1- عنوان: زيست يار بومي ماهيان دريايي Autochthonous probiotic for marine fishes 2- زمينه فني كه اختراع به آن تعلق دارد : شيلات – تكثير و پرورش آبزيان 3- مشكل فني، اساس راه حل ارائه شده براي آن و همچنين كاربرد يا كاربردهاي اصلي اختراع: در سالهاي گذشته تمايل زيادي در آبزي پروران به استفاده از محصولات زيست ياري جهت استفاده در صنعت آبزي پروري ايجاد شده است. براي پاسخ به اين تقاضاي روزافزون، حجم زيادي از محصولات بي نام و نشان خارجي كه اكثر آنها نيز براي دام و طيور طراحي شده اند وارد ايران شده است. اين محصولات علاوه بر اينكه اكثرا اعتبار چنداني ندارند، چون از محيطي غير از محيط بومي ما جداسازي شده اند، ممكن است باعث اثرات سوء محيط زيستي نيز در محيط آبزيان بشوند. از سوي ديگر، به علت اينكه گسترش كنترل نشده جوامع ميكروبي در مراكز تكثير يكي از دلايل عمده به دست آمدن نتايج نامطلوب و غيرقابل پيش بيني مي باشد، انجام فعاليتهاي كنترل ميكروبي با استفاده از زيست يار ها مطمئنا اثرسودمندي بر عملكرد مراكز تكثير ماهي خواهد داشت. از اينرو بر آن شديم تا بر اساس يك دستورالعمل مرحله اي ابتكاري، براي اولين بار باكتريهاي زيست يار را از محيط دستگاه گوارش ماهيان دريايي شناسايي و كشف نماييم. هدف اصلي ما ارايه زيست يارهاي كارآمدي است كه بومي ايران باشند و بتوانند نياز صنعت آبزي پروري را پاسخ گويند. بر اساس دستورالعمل فوق ما توانستيم دو زيست يار بومي را از ماهي شانك در خليج فارس كشف نماييم. اين دو باكتري يكي به نام Bacillus BP6 (شكل 2) و ديگري به نام Lactobacillus LP3 (شكل 3) شناسايي شدند. تحقيقات نشان داد كه اين دو باكتري داراي اثرات مثبت فراواني در ماهيان دريايي هستند. در واقع اختراع ما شامل مخلوط ليوفليز شده اين دو زيست يار با درصد برابر است كه آن را \\\\\\" زيست يار خليج فارس \\\\\\" نامگذاري نموده ايم. اين زيست يار كه يك زيست يار براي ماهيان دريايي است مي تواند باعث افزايش رشد، بازماندگي و نيز ايمني ماهيان گردد. 4- برجستگيهاي تكنيكي و فني اختراع: 1- بومي بودن 2- داراي قابليت صنعتي شدن 3-تقاضاي زياد صنعت آبزي پروري براي زيست يار 4- سادگي استفاده براي آبزي پروران 5- كارآمد بودن 6-سازگار بودن با محيط زيست دريايي ايران 7- باعث افزايش توليد آبزيان مي شود.

كيت طراحي شده به منظور استخراج DNA به كمك نانوذره‌هاي طلا جهت جداسازي و تشخيص اختصاصي ويروس‌هاي پاپيلوماي انساني پرخطر از نمونه‌هاي بافتي مي باشد. در حال حاضر روش ها و تكنولوژي هاي مختلف و متنوعي براي استخراج DNA از بافت فيكس شده در فرمالين و محصور در پارافين (FFPE )در دسترس ميباشد. اما تغييرات در روشهاي تعبيه در پارافين علاوه بر ذخيره سازي پس از آن،ميتواند موجب تخريب اسيدنوكلئيك شود وبر كيفيت و كميت DNA استخراج شده تاثير بگذارد بنابراين تعداد قطعات شكسته شده ي DNA ژنوميك مربوط به سلول انساني و ساير موارد مورد مطالعه افزايش پيدا ميكند.در نتيجه استخراج DNA هدف را در ميان تعداد زيادي قطعات DNA دچار مشكل ميسازد. اين مسئله انجام آزمايشات مولكولي و ژنتيكي را نيز تحت تاثير قرار خواهد داد. با توجه به اينكه روش‌هاي استخراج DNA موجود در حال حاضر پاسخگوي مناسبي براي نمونه‌هايي مانند FFPE نمي‌باشند و تشخيص نهايي مواردي از سرطان‌ها مانند سرطان دهانه رحم Cervical cancer نياز به انجام آزمايش‌هاي مولكولي و ژنتيكي دارد اين پروژه طراحي گرديد تا بتوان با استفاده از نانوذرات طلا و به‌طور كاملاً اختصاصي DNA ويروس‌هاي پاپيلوما از نوع پرخطر را در ميان نمونه‌هاي بافتي بيماران جداسازي نموده و سپس براي استفاده در تشخيص نهايي بكار گرفته شود.